بابا روزبه رفت
امروز ظهر بابا روزبه رفت. ولی این دفعه یک هفته بیشتر از ما دور نیست.
من و فینتالی هم اومدیم خونه مادر جون اینا. آقاجون و مادر جون از دیدن مغز بادومشون کلی خوشحال شدند. ایلیا هم کلی ذوق کرد و تمام مدت بغل آقاجون یا مادر جون بود..
ظهر هم خاله آرزو اینا اومدن .
ایلیا هم کلی سرش شلوغ بود و با عمو محمدحسین ، خاله آرزو و علی جون بازی کرد.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی