ایلیاایلیا، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 11 روز سن داره

ایلیا عشق ابدی مامان و بابا

غذانخوردن

1391/9/12 20:47
نویسنده : مامان
168 بازدید
اشتراک گذاری

دیروز بعدازظهر من و فینتالی علی رغم میل خودم و مادرجون اینا به خونه برگشتیم چون چند روز پیش وقتی رفته بودیم بیرون باباروزبه کلیدهای خونه رو روی در جاگذاشته بود و من تمام مدت که خونه مادرجون اینا بودم نگران بودم که نکنه کسی توی اون مدت از روی کلیدها کپی کرده باشه ومنتظر یه فرصت مناسب باشه که بیاد و خونه رو جارو کنهاسترس.

وای خیلی روز بدی بود،سردرد شدید داشتم و فینتالی همش غر میزد که بغلش کنم مردم تا خوابیدگریه.

ولی امروز خدا رو شکر بچه خوبی بود فقط غذاشو خوب نخورد.

صبح آب سیبشو خورد ولی هرکاری کردم لعاب برنجی که براش آماده کرده بودم، نخورد و اینقدر نق زد تا مجبور شدم بهش شیر بدمکلافه.

پسرم باید غذا بخوری تا زود گنده بشیماچ.

ایلیا ناراضی از خوردن لعاب برنج

 

تو رو خدا قیافه شو ببنید چقدر از خوردن لعاب برنج نالانه!ناراحت

جدیداً با سی دی شعرهای پنگول که دایی امید بهش داده ، کلی ذوق میکنه و دست و پا میزنهماچ.

دستت درد نکنه دایی امیدماچ.

 

ایلیا در حال دیدن پنگول

 

اینقدر محو دیدن شده که به دوربین نگاه نکردچشمک.

وای یه کار بدی که میکنه اینه که انگشتاشو میخوره که بدتر از همه انگشت شستشه.

مامانی اینجوری فکت بد فرم میشهناراحت.

هرچی هم از تو دهنش در میارم و پستونکو میذارم دهنش، باز تا یه لحظه حواسم نیست و پستونکش میوفته و پیداش نمیکنه، انگشتاشو میخورهناراحت.

ایلیا درحال خوردن انگشت و تماشای پنگول

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (2)

زینب مامان زهرا ناز
13 آذر 91 0:36
ای جاااااااااااااااااااااااانم چقدر ناناز شدی هزار ماشالله : * دست مامان گلی درد نکنه با غذای خوشمزه عزیزم به به بخور تا مامان از خستگی در آد
زینب (مامان فرشته آسمونی امیرعباس)
13 آذر 91 22:00
سلام عزیز دلم...
ماشالله چه نی نی نازی دار ...
خدا برات نگهداره انشالله


ممنونم عزیزم