بدخوابی فینتالی
فینتالی دیشب تا صبح بیش از ٦ بار بیدارشد. دیگه کلافه شده بودم.البته طفلی چندبار از دلدرد بیدار شد.
ولی پسرم بازهم سرساعت ٦ صبح بیدارشد.
امروز پسرگلم، آب سیب و لعاب برنجشو خورد. البته امروز کمی شیرخشک هم با لعاب برنجش مخلوط کردم. اولش با قاشق دادم که خوب نمیخورد(فکر کنم ، فسقلی چون همیشه داروهاشو با قاشق میخوره، نسبت به قاشق حس خوبی نداره)
کمی از غداشو توی شیشه داروش ریختم و دادم که راحت خوردش. تازه سعی میکرد شیشه رو ازم بگیره و خودش بخوره.
عاشششششششششششششششششققققققققققققققتمممممممممممممم.
چند روز که روی صورتش ملتهب شده. با باباروزبه بردیمش دکتر.بهش پماد داد ولی یکی از اونا کورتنه.میترسم براش استفاده کنم.تمام سایتها رو امروز گشتم ولی درمانش همینه ولی با اینحال میخوام بذارم باباروزبه بیاد تا ببریمش دکتر پوست.
امروز خیلی نگران بودم تا آقاجون اینا اومدند و آرومم کردند.
وقتی آقاجون اینا بودند،فینتالی حسابی ذوق کرد. مادرجون کلی باهاش بازی کردند و آقاجون هم کلی بغلش کردند. وقتی آقاجون مینشستند، فینتالی غر میزد یعنی بلند شید راه بریم.
شب،٣بار خوابوندمش و بیدارشد . اما بالاخره اگه خدا بخواد خوابید.