ایلیاایلیا، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 11 روز سن داره

ایلیا عشق ابدی مامان و بابا

بیمارستان فوق تخصصی کودکان مفید

1391/9/19 20:30
نویسنده : مامان
1,595 بازدید
اشتراک گذاری

وای خدایا امروز چه روز بد و سختی بودناراحت

امروز صبح ساعت ٥:٣٠ بابا روزبه رفت تا برای فینتالی نوبت ویزیت متخصص خون بگیره. آخه مرکز بهداشت ، دکتر عشقی رو معرفی کرده بود تا فینتالی زیر نظرش باشه.

دیروز هرچی گشتم که آدرس مطبشو پیدا کنم به نتیجه نرسیدم. وقتی با بیمارستان تماس گرفتم، گفتن که مطب نداره و مجبوریم بریم بیمارستانافسوس

ظهر ساعت ٢:٣٠ اونجا بودیم. وای چقدر شلوغ بودآخ نکنه فینتالی از یکی، یه بیماری واگیردار بگیرهنگران

نشسته بودیم روی صندلی ، از خانم کناری که بچه بغلش بود پرسیدم مشکلش چی بوده؟ گفت تادیروز بستری بوده، اسهال و استفراغ داشته.

رنگم پرید، سریع ایلیا رو بغل کردم و بلند شدماسترس.

بابا روزبه اومد کنارم و گفت زشت بود چرا یهو بلند شدی؟

گفتم:خوب ترسیدم. مردم تا دکتر بالاخره ساعت ٤:٣٠ اومد.

هیچ چیز خاصی نگفت.همون چیزای تکراری.

خدایا همه بچه ها سلامت باشند.

خدا رو شکر فینتالی سلامته. اینقدر بیماریهای مختلف دیدم که فقط خدا رو شکر کردم برای سلامتی پسرم.

خدا رو شکر وقتی رسیدیم ، فینتالی مامان حریره بادومشو خورد و حمام کرد و بعد از کمی بازی لالا کرد.

خوابهای خوش ببینی پسر گلممممممممممممم.ماچماچماچماچماچماچ

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (2)

نداجون
21 آذر 91 19:52
مراقب بچه ام باش


حتماً.همه اش نگرانم نکنه چیزی بشه
خاله سحر
22 آذر 91 23:26
قربونش برم...چقدر ماه شده این وروجک....زودتر بیام ببینمش این گل پسرو


مرسی عزیزم.حتماً بیا چون ما هم دلمون برات تنگ شده