ایلیاایلیا، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 11 روز سن داره

ایلیا عشق ابدی مامان و بابا

28 دی تا 23 بهمن

1391/11/26 0:06
نویسنده : مامان
213 بازدید
اشتراک گذاری

از ٢٨ دی ماه تا ٢٣ بهمن نتونستم برای وبلاگ گل پسرم وقت بذارم. ٢هفته کامل که بدجور مریض شده بودم و بابا روزبه هم نبود، مادرجون پیشمون بودند تا ازفینتالی مواظبت کنند تا برم سرکار ولی بعدش مجبور شدم مرخصی بگیرم چون هم حالم خیلی بد بودو  هم مادرجون مریض شدند و رفتند خونه خودشون. جرأت نداشتم قرص سرماخوردگی بخورم چون خوابم میبرد و نمیتونستم به ایلیا رسیدگی کنمناراحت

واما تغییرات فینتالی

دیگه وقتی میره حموم از آب نمیترسه و با اسباب بازیهاش کلی بازی میکنه و به سختی از تو آب میاریمش بیرونماچ

حسابی غلت میزنه و هرجا دلش بخواد میرهماچ

دد ، گ گ ، به به میگهماچ

مثل آدم بزرگها میخوابه روی دست چپ و با دست راستش بالشو بغل میکنهماچ

توی رورؤکش میشینه ملی فقط دنده عقب میره و روی دکمه هاش موزیکالش میزنهماچ

جدیداً عروسکهای آویز بالای تختشو میگیرهماچ

١٧ بهمن هم مادرجون و آقاجونش از رشت اومدند خونه ما. تا جمعه صبح پیش ما بودند و بعد رفتند خونه عمه راحله. حسابی فینتالی دور و برش شلوغ بود  و بهش خوش گذشت.

و اما عکسهای ایلیا گلی در ادامه مطلبچشمک

 

 

فینتالی در حمام

 

فینتالی در تخت

فینتالی روز تولد مادرجونش

 

 

فینتالی در حال هجوم به سمت کیک

 

فینتالی در روروک

 

فینتالی در لالا

 

راستی باباروزبه موهای فینتالی رو کوتاه کرد.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (1)

نداجون
27 بهمن 91 14:04
وروجک رفته زیر میز قربونش برم